جنگ فراموش شده مالایا؛ خشونت و توالی قتلها از سوی نیروهای انگلیس
خبرگزاری میزان - «وضعیت اضطراری» در مالایا – مالزی کنونی – بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۰ یک کمپین ضد شورش بود که از سوی انگلیس علیه ارتش آزادیبخش ملی مالایا (MNLA) به راه افتاد.
جنگ در جنوب شرقی آسیا مدتهاست که در بیشتر تحلیلهای انگلیس به عنوان «مبارزه با کمونیسم» در طول جنگ سرد معرفی شده است.
انگیزه اصلی مداخله در مالایا
در عوض، نگرانی اصلی دولتهای انگلیس، حفاظت از منافع تجاری خود در مستعمره بود که عمدتا شامل لاستیک و فلز قلع بودند.
یک گزارش دفتر استعماری در سال ۱۹۵۰ اشاره کرد که صنایع معدنی لاستیک و قلع مالایا بیشترین درآمد را در کشورهای مشترک المنافع انگلیس داشتند؛ مالایا بزرگترین تولید کننده لاستیک در جهان بود که ۷۵ درصد از درآمد این منطقه را به خود اختصاص داد و بزرگترین کارفرمای آن بود.
در نتیجه استعمار، مالایا عملا تحت مالکیت شرکتهای اروپایی، عمدتا انگلیس، قرار گرفت و سرمایه انگلیس در پشت بیشتر شرکتهای بزرگ مالایا قرار داشت؛ حدود ۷۰ درصد از زمینهای لاستیک متعلق به شرکتهای اروپایی و عمدتاً انگلیسی بود.
مالایا از سوی یک مقام انگلیسی در سال ۱۹۵۲ به عنوان «بزرگترین جایزه مادی در آسیای جنوب شرقی» توصیف شد که عمدتا به دلیل لاستیک و قلع آن است.
یک مقام ارشد انگلیس در آن زمان گفته بود: بدون مالایا و درآمدهای آن از قلع و لاستیک چه باید بکنیم، نمیدانم.
شورشها کنترل این «جایزه مادی» را تهدید کرد؛ وزیر استعماری در دولت انگلیس در سال ۱۹۴۸ گفت که «اگر تداخل جدی با صادرات مالایی صورت گیرد، کل تعادل دلاری منطقه استرلینگ به شدت بدتر میشود».
اعزام ارتش انگلیس به مالایا
انگلیس نیروهای ارتش خود را در سال ۱۹۴۸ در نقش «امپراتوری» به این قلمرو اعزام کرد، که تا حد زیادی از آن منافع تجاری محافظت کند.
در آن زمان وزارت خارجه انگلیس در یک پرونده محرمانه گزارش داده بود؛ در زمینه محدودتر آن، «جنگ علیه راهزنان جنگی برای دفاع از صنعت لاستیک است.»
حزب کمونیست مالایا، که به هر حال برای قیام تحریک میکرد، یا باید میپذیرفت که نقش سیاسی آیندهاش بسیار محدود خواهد بود، یا باید به میدان میرفت و انگلیسیها را برای خروج تحت فشار قرار میداد.
MNLA که عمدتا از چینیهای ناراضی تشکیل شده بود، از حمایت قابل توجهی از کشاورزان، دهقانان فقیر چینی یا «محلنشینان» که بیش از نیم میلیون نفر بودند، دریافت کرد.
بسیاری از آنها جذب شورش شدند، زیرا سیاستمداران مالایی تهدید میکردند که آنها را از خانه هایشان در زمینهای لاستیکی بیرون میکنند تا راه را برای کاشت مجدد باز کنند؛ سایر زاغه نشینانی که در مناطق حفاظت شده جنگل زندگی میکردند با دستگیری جمعی بازداشت شدند.
واقعیت جنگ
در مبارزه با یک نیروی ۳ تا ۷ هزار نفری، سال کلیدی ۱۹۵۲ بود؛ در آن زمان بود که مدیر سابق اطلاعات نظامی و معاون رئیس ستاد کل امپراتوری انگلیس، از سوی نخست وزیر این کشور به عنوان کمیسر عالی در مالایا منصوب شد.
بمب افکنهای سنگین وارد جنگ شده بودند و هزاران بمب تا ۴ هزار پوند را بر روی مواضع شورشیان شلیک کردند؛ انگلیس در پنج سال اول جنگ ۴ هزار و ۵۰۰ حمله هوایی انجام داد.
یک افسر جوان انگلیسی در توصیف این جنگ گفته بود: در مبارزه با شورشیان ما در حال تیراندازی به مردم بودیم، ما آنها را میکشتیم... این موفقیت وحشیانه بود، این یک سلاخی بود.
توالی قتلها
شناخته شدهترین جنایت در روستای باتانگ کالی، در شمال پایتخت کوالالامپور، در دسامبر ۱۹۴۸ انجام شد، زمانی که ارتش انگلیس ۲۴ چینی را قتل عام کرد و سپس روستا را سوزاند.
دولت انگلیس در ابتدا ادعا کرد روستاییان چریک هستند و سپس آنها سعی در فرار داشتند که هیچ کدام از این ادعاها درست نبود.
تحقیقات «اسکاتلند یارد» در مورد قتل عام از سوی انگلیس در سال ۱۹۷۰ متوقف شد و جزئیات کامل هرگز به طور رسمی مورد بررسی قرار نگرفت؛ دولت انگلیس همچنان از انجام تحقیقات عمومی خودداری میکند.
انگلیسیها سر بریدن شورشیان را نیز به کار میبردند؛ به عنوان راهی برای شناسایی چریکهای مرده در زمانی که امکان آوردن اجساد آنها از جنگل وجود نداشت؛ در آوریل ۱۹۵۲، عکسی از یک کماندوی تفنگدار دریایی که سر دو شورشی را در دست گرفته بود، باعث اعتراض عمومی در انگلیس شد.
دفتر استعمار به طور خصوصی تاکید کرد: شکی نیست که طبق قوانین بینالمللی، یک مورد مشابه در زمان این جنگ جنایت جنگی خواهد بود.
خشونت بیرحمانه
یکی از اقدامات کلیدی جنگ انگلیس، اعمال «مجازات دسته جمعی» بر روستاهایی بود که تصور میشد مردم به شورشیان کمک میکنند.
در مارس ۱۹۵۲، در تانجونگ مالیم در ایالت پراک در غرب مالایا، یک منع رفت و آمد ۲۲ ساعته اعمال شد، همه را از خروج از روستا منع کردند، مدارس را تعطیل، خدمات اتوبوس را متوقف و جیره برنج را برای ۲۰ هرار نفر کاهش دادند.
انتهای پیام/